متيل پردنيزولون براي درمان جايگزيني در نارسايي غده فوق كليوي استفاده مي شود. اين دارو همچنين در درمان علامتي اختلالات آلرژيك التهابي و در جهت سركوب كردن سيستم ايمني استفاده مي شود. متيل پردنيزولون در هيپرپلازي مادرزادي غده فوق كليه، ادم مغزي و بيماري هاي روماتيسمي نيز مؤثر است.
هيدروكورتيزون براي درمان جايگزيني هورموني در نارسايي غده فوق كليوي استفاده مي شود. اين دارو همچنين در درمان علامتي بيماري هاي التهابي مانند بيماري التهابي روده و هموروئيد و نيز واكنش هاي حساسيتي مانند شوك آنافيلاكتيك، آنژيوادم و در جهت سركوب كردن سيستم ايمني استفاده مي شود. هيدروكورتيزون در هيپرپلازي مادرزادي غده فوق كليه، ادم مغزي و شوك نيز موثر است اين دارو همچنين جهت تشخيص سندرم كوشينگ و افسردگي آندوژن به كار مي رود.
هيدروكورتيزون در درمان حالت هاي التهابي و آلرژيك چشم و گوش كه به كورتيكواستروئيدها پاسخ مي دهند، استفاده مي شود.
فارماكينتيك
از طريق زلاليه، قرنيه، عنبيه، مشيميه، جسم مژگاني و شبكيه جذب مي شود. جذب سيستميك دارو فقط در مقادير خيلي بالا يا در صورت درمان طولاني مدت كودكان اهميت مي يابد.
هيدروكورتيزون در درمان علامتي اختلالات ناشي از آلرژي و يا التهابي پوست نظير اگزما، درماتيتها، زخم قنداق بچه و نيش حشرات به كار ميرود.
فارماكينتيك
متابوليسم اين دارو عمدتاً در خود پوست صورت ميگيرد. به دنبال جذب سيستميك، در كبد نيز متابوليزه ميشود. نيمه عمر هيدروكورتيزون آزاد حدود 2 ساعت ميباشد.
اين دارو مثل همه كورتيكوستروئيدهاي چشمي براي درمان بيماريهاي آلرژيك و التهابي پلك ، ملتحمه، قرنيه، و قسمت قدامي كره چشم استفاده مي شود. اين فراورده به خاطر اينكه در صورت مصرف طولاني با احتمال خيلي كمي موجب افزايش فشار داخل چشمي مي شود. نسبت به ساير فراورده ها ترجيح داده مي شود.
فلوئوسينولون در درمان علامتي اختلالات آلرژيك و يا التهابي پوست نظير اگزما، انواع درماتيت، پسوريازيس و نيش حشرات به كار ميرود.
فارماكينتيك
متابوليسم كورتيكواستروئيدها عمدتاً در خود پوست صورت ميگرد، ولي متابوليسم پوستي اين دارو نسبت به ساير كورتيكواستروئيدهاي پوستي كمتر بوده و به همين دليل امكان جذب سيستميك آن نسبتاً بيشتر مي باشد. دارو داراي متابوليسم كبدي نيز ميباشد.
دگزامتازون براي درمان جايگزيني در نارسايي غده فوق كليوي استفاده مي شود. اين دارو همچنين در درمان علامتي اختلالات التهابي و آلرژيك و در جهت سركوب كردن سيستم ايمني بكار مي رود. دگزامتازون در هيپرپلازي مادرزادي غده فوق كليوي، ادم مغزي، شوك بيماريهاي التهابي رماتيسمي و همچنين جهت تشخيص سندرم كوشينگ و افسردگي آندوژن به كار مي رود
كلوبتازول فقط براي درمان علامتي كوتاه مدت اختلالات شديد و مقاوم التهابي پوست از قبيل اگزما recalcitrant كه به ساير كورتيكواستروئيدهاي ضعيفتر پاسخ نميدهد و پسوريازيس به كار ميرود
درمان آسم مزمن، پروفیلاکسی و درمان علامتی رینیت آلرژیک، درمان سندروم کروپ ( croup syndrome) در کودکان
فارماكينتيك
بودزوناید پس از تجویز به فرم خوراکی به خوبی از دستگاه گوارش جذب می شود. به علت متابولیسم عبور اول کبدی گسترده فراهم زیستی دارو حدود 10% می باشد . نیمه عمر دارو بین 4-2 ساعت است. دارو به میزان 88% به پروتئین های پلاسما متصل می
بتامتازون براي درمان جايگزيني در نارسايي غده فوق كليوي استفاده مي شود. اين دارو همچنين در درمان علامتي اختلالات التهابي و آلرژيك در جهت سركوب كردن سيستم ايمني، هيپرپلازي مادرزادي غده فوق كليوي و تحريك بلوغ ريوي جنين در زايمانهاي زودرس و ادم مغزي نيز مؤثر است.
بكلومتازون به عنوان درمان نگهدارنده در بيماران مبتلا به آسم نايژه اي مزمن بكار مي رود.
فارماكينتيك
بكلومتازون سريعاً از ريه ها و مجرا ي گوارش جذب مي شود. حدود 25-10 درصد داروي مصرفي به ريه ها مي رسد و بقيه در دهان و گلو رسوب كرده يا بلعيده مي شود. متابوليسم دارو عمدتاً سريع و از طريق كبدمي باشد ولي بخشي نيز در كليه، ريه، يا ساير بافتها متابوليزه مي شود. دفع آن از طريق مدفوع يا كليه ها صورت مي گيرد.